You are currently viewing چگونگی خطای ادراکی در برترین های خطای دید

در قبل به طور علمی در رابطه با خطای دید صحبت کردیم و با استفاده از اینفوگرافیک خطای دید به توضیح آن پرداختیم. امروز میخواهیم ۶۶ خطای دید را برای شما تحلیل و در رابطه با آن صحبت کنیم.

۱- پیچیدگی تصویر:

در سمت چپ فضاهای سیاه وسفیدی که در مرکز دایره قرار دارند بنظر فشرده تر از دایره سمت راست است در صورتی که تعداد و فاصله این فضاها در دو دایره یکی است.علت این امر آنست که طول خطوط جدا کننده فضاهای سیاه و سفید دایره سمت چپ بلندتر از دیگریست بهمین دلیل فشرده تر بنظر میرسد. خطای دید میتواند یک عامل سرگرمی باشد که دانستن رازهای آن باعث جلب نظر بسیاری از مردم و دانشمندان شده است.

Beau Lotto دانشمندی است که در مورد فریب های های کاربردی مغز تحقیق کرد و در همین تحقیقات او بود که نظریه هایی در مورد نحوه کارکردن ذهن ما ارائه شد. در ادامه به توضیح یافته های ایشان می‌پردازیم:

بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه و بویایی همه از حواس ما هستند. انسان ها اکثراً اعتقاد دارند که حواس ما همواره حقیقت و واقعیت را به ما منتقل میکنند. اکنون به نظر شما هر آنچه که میبینید حقیقت دارد؟

مغز، ارگان و سیستمی فوق العاده قوی و پیچیده در بدن ماست. که رازهای شگفت انگیزی دارد. آنچه که ما از اشیاء و محیط اطرافمان درک میکنیم و یا به اصطلاح میبینیم اساساً نتیجه پردازش داده ها واطلاعاتی است که به وسیله این حواس از دنیای پیرامون به مغر ما منتقل می ‌شود. این روند پردازش و تکامل داده ها بسیار پیچیده است. حال با آوردن چند مثال خطای دید امید است که بعضی از این پیچیدگی ها بیان شود.

۲- صحنه جنگل:

به نظر شما چرا باید اطرافمان را رنگی ببینیم و یا به طور معمول فایده رنگی دیدن چیست؟ با دقت به دو عکس بعدی این سوال پاسخ داده خواهد شد.

در عکس اول ما تصوی سایه و سفید یک جنگل را می‌بینیم. سعی کنید در این عکس ببری را پیدا کنید که میخواهد به سمت شما بپرد. شما نخواهید توانست. چرا پیدا کردن این ببر در عکس مشکل است؟ برای اینکه در عکس های سیاه و سفید ما تنها مقدار کمی از نور ها و بازتابهای تصاویر را میبینیم. حالا عکس بعدی را مشاهده کنید.


احتمالاً شما خیلی سریع ببر را تشخیص دادید (سمت راست پایین عکس). این بار چرا آسان بود؟ با توجه به این آزمایش میتوان دریافت که تشخیص بسیاری از اشیاء و تصاویر نیازمند تعدادی بیشتر از نورها و بازتاب های آنها است. که عموماً این نورها دارای شدت و مدل های بازتابی متفاوتی هستند. پس از این جهت در تصاویر سیاه و سفید که تعداد این نور ها طبعاً کمتر از عکس رنکی است، پس تشخیص دادن در آنها هم سخت تر و دشوار تر است. بنابراین رنگ ها این توانایی را به ما می‌دهند تا تفاوت های بیشتری نسبت به اشیاء مشاهده و به مغزمان انتقال دهیم. که این ویژگی باعث بقای بیشتر داده ها و ضریب خطای کمتر در درک و فهم تصاویر توسط مغز ما می‌شود.
درست است که چشم انسان ها در عکس های رنگی و دنیای پیرامون به سادگی میتواند اشیاء با جزییات بیشتر را درک کند. اما در حال ظاهر قوی ترین کامپیوتر ها درصد خیلی پایینی از تمایز های تصاویر را میتوانند درک و تشخیص دهند.
دانستن رازها و نحوه دیدن تصاویر و درک آنها توسط مغز از مهم ترین مشخصه های علمی رابطه مغز و چشم به شمار می رود که با عنوان دانش عصب شناسی شناخته می ‌شود.

۳-خطای روشنایی:

در تصویر زیر ما دو مستطیل داریم، که شبیه به هم هستند. حتماً میدانید برای دیدن باید عکسی بر روی شبکیه چشم ما ایجاد شود که اصطلاحاً به این عمل تشکیل تصویر پشت چشم می‌گوییند. اما در حقیقت ما هیچ وقت تصویری را که چشم ما ضبط میکند، عیناً نمیبینیم و پردازش های مغز و عصب های شبکیه تصویر ابتدایی را دچار تغییراتی کنند که ما بعد این تغییرات آن را می‌بینیم. یکی از مهم ترین تفاوتهای دید واقعی و تصویری که چشم بر روی شبکیه ایجاد میکند این است که تصویر در شبکیه دو بعد دارد اما میدانیم که آن شئ در واقعیت سه بعدی می‌باشد.


از دیگر تفاوت ها در تصاویر شبکیه این است که این تصاویر در چشم ما به صورت برعکس (بالا پایین) می‌باشیند، اما ما در واقعیت بعد از پردازش های مفز شئ را در جهت واقعی می‌بینیم.
به عکس توجه کنید، خواهید دید که مستطیل های کوچک همرنگ نیستند. این موضوع در حالی است که ما آنها را بر روی پس زمینه های همرنگ قرار نداده ایم.

به عنوان نتیجه یافتیم اگر این مستطیل ها را که از نظر رنگ یکسان می‌باشند، روی زمینه های متفاوتی قرار دهیم مستطیل روی پس زمینه تیره تر روشن تر از مستطیل روی زمینه روشن تر به نظر می رسد. به این پدیده خطای روشنایی در چشم می‌گوییم.

۴- خطای دید میز و سایه ها:

در این عکس دو خطای دید بر اثر روشنایی و تضاد رنگ وجود دارد.


در تصویر زیر دو کاشی وجود دارد. کاشی روی زمینه تاریک تر، روشن تر از کاشی ای است که روی زمینه روشن قرار دارد. حال اگر پوششی با کنتراست متفاوت رو این دو تصویر اعمال کنید، در میابیم که خطای دید آن چه قوتی میابد.
کاشی ای که در زیر سایه میز قرار دارد خیلی روشن تر از کاشی زیر نور لامپ به نظر می‌رسد. به عبارتی دیگر در تصویر سمت راست تضاد و خطای دید ضعیف تری وجود دارد. چون یک کاشی روی زمینه مشکی است، و دیگری زیر نور لامپ، که تقریباً بازتاب هردو شبیه به یکدیگر است گویی که انگار زیر یک منبع نور قرار دارد.


هدف از بیان این آزمایش این است که تصویر و تاثیر دیداری اجسام زیر نور لامپ با اجسام زیر نور طبیعی از نظر درک و تفهیم توسط مغز ما متفاوت است.

۵- خطای دید مکعب:


در این تصویر دو قسمت فوقانی و کناری از نظر رنگ یکی هستند. اما اگر پس زمینه آن را تغییر دهیم چه اتفاقی می‌افتد! با تغییر دادن پس زمینه و رنگ عکس مشاهده میکنیم که یک خطای دید وابسته به تاثیر رنگ ها ایجاد می‌شود. کاشی ای که روی وجه بالایی قراردارد، به علت تاثیر بازتاب نور بیشتری که بر روی آن است، خود دارای بازتاب ضعیف تری است. که به این دلیل صفحه ای تیره دیده می‌شود. اما برعکس کاشی روی وجه کناری که زیر نور کمتری قرار داردبه خاطر بارتاب نور اطراف آن خود دارای بازتاب نور شدید تری است. که باعث می‌شود رنگ آن روشن تر به نظر برسد. با اطلاعات و داده هایی که مغز نسبت به شرایط مختلف یک تصویر جمع آوری می‌کند سبب می‌شود تصویر آن نیز در هر شرایطی نیز متفاوت باشد. به همین منظور است که گهگاهی چشم ما در محیط ها و شرایط مختلف دچار خطای دید می‌شود.


۶- خطای دید میز:


برای درست دیدن لازم است اطلاعات و داده هایی توسط مغز جمع آوری شود که بر اساس رنگ شئ و دیگر شرایط اطراف دسته بندی شده باشد. به عنوان مثال شکل، فرم اشیاء و نحوه قرار گیری آنها توسط مغز آنالیز شده و در حقیقت هر آنچه که ما می‌بینیم به این مشخصات بستگی دارد. وقتی که به این دو میز نگاه میکنیم متوجه می‌شویم که اندازه های آنها کاملا متفاوت است. میز سمت چپی به نظر درازتر و بزرگ تر از میز سمت راستی است. با دقت به عکس بعدی و بدون رنگ تصور کردن آنها و قرار دادن خطوط سبز و قرمز که هر رنگ دارای اندازه های یکسان هستند، طول و عرض میزها را با این خطوط مشخص میکنیم. در میابیم که (اندازه) مساحت هر دو میز یکسان است. و تنها در جهت قرار دادن این میز ها در تصویر متفاوت هستند. تفاوت در زاویه قرار گرفتن اشیاء در محیط باعث می‌شوند که ما دچار خطای دید شده و حس کنیم میز سمت چپی بزرگ تر از میز سمت راستی است.


مغز ما با توجه به تجربیات دیداری گذشته با جهان اطراف و محیط پیرامون در تعامل قرار میگیرد و اطلاعات دریافتی از چشم را با آنها پردازش میکند. حاصل این پردازش دیدن و بینایی ما است. اکنون فهمیدیم آنچه که می‌بینیم واقعیت نیست و تنها تصویری از پردازش و درک ما نسبت به آن شکل و شئ است.

این پست دارای 3 نظر است

  1. رضا عرب

    سلام و ارادت بسیار ممنون از اطلاعات علمی مفید فقط چرا در خصوص خطاهای دید متن بالا تصویر مورد مثال هر متن باز نمی شود.که امکان بهره برداری داشته باشد. ممنون

  2. Mhla

    سلام مطالبتون عالی بود
    یه سوال داشتم از خدمتتون:اگر یه ماشین اسباب بازی به دوربین نزدیک کنیم جوری تصویر تداعی میشه که انگار ماشین واقعی عه چی جوری بفهمیم که ماشین اسباب بازی هستش؟

    1. صالح سخندان

      سلام. البته به این سادگی ها نیست و باید عکس ویژگی های کاملی داشته باشه تا وقعا نتونیم نشخیص بدیم که ماشین در ابعاد اصلی نیست. به احتمال زیاد این اتفاق با عکاسی با دوربین های عادی ممکن نیست و عکس خودش رو لو میده. مثلا از اختلاف فوکوس بین سوژه اصلی با پس زمینه. یا اختلاف نور. شاید جزئی باشه ولی وجود داره/

دیدگاهتان را بنویسید