چه زمانی خطای دید رخ میدهد؟
ما اغلب چیزهایی را که میبینیم باور میکنیم. اعتقاد داریم به اینکه تا چیزی را با چشممان ندیدیم باور نکنیم. اما به راستی چه قدر میتوان به چشمها اعتماد کرد؟
حقیقت آن است که چشمها هم فریب میخورند. حتی وقتی با اطمینان از دیدنیهایمان حرف میزنیم، امکان خطای دید وجود دارد.
مغز انسان تصاویر را در کنار هم قرار میدهد زیرا یاد گرفته است که چیزهای خاصی را انتظار داشته باشد. خطای دید میتواند جذاب و سرگرمکننده باشد. در عین حال حقایق زیادی درباره سیستم ادراکی و مغز انسان فاش میکند. در ادامه چند نمونه از تصاویری که با تکنیک خطای دید چشم شما را فریب میدهند بررسی میکنیم.
اتاق خطای دید ایمز
فکر میکنید دو نفری که در سمت راست و چپ تصویر قرار دارند از لحاظ سایز باهم متفاوت اند؟
اتاق ایمز یکی از جذابترین خطای دیدی است که نام این اتاق از اولین سازنده این اتاق گرفته شده است. اولین نمونه این اتاق در سال ۱۹۴۰ میلادی توسط این چشم پزشک آمریکایی ساخته شد. بیننده با دیدن این اتاق گمان میکند افرادی که در انتهای اتاق ایستادهاند از نظر سایز متفاوت اند. اتاق ایمز به گونهای ساخته میشود که از روبهرو یک اتاق مستطیل شکل معمولی به نظر میرسد اما شکل واقعی اتاق به شکل ذوذنقه میباشد. خطای دید اتاق ایمز باعث میشود بیننده احساس کند دو فرد ایستاده در گوشه اتاق در یک عمق میدان ایستادهاند.
اتاق های ایمز در مجموعه فیلمهای محبوبی مانند ویلی ونکا و کارخانه شکلات سازی و سه گانه ارباب حلقه ها ساخته شده است. شما میتوانید نمونه اتاق ایمز را در رویا پارک تهران ببینید.
خطای دید سایه
آیا مربع b روشن تر از مربع a است؟
شاید باورتان نشود که چشم ها تا این اندازه خطای دید دارند. واقیعیت این است که هر دو مربع a و b یک رنگ هستند. در خطای دید سایه، مغز متوجه میشود که تصویر از منبع نوری که از سمت راست تصویر میآید روشن میشود. منبع نوری روی صفحه شطرنجی سایه ایجاد میکند. همانطور که میبینید وجود استوانه سبب شده سایه ای در صفحه شطرنجی ایجاد شود. سایه ایجاد شده توسط استوانه سبب میشود مربع هایی که در مسیر سایه قرار دارند تیرهتر به نظر برسد.
متغیرهای مختلفی در چگونگی تعیین رنگ مربع های A و B توسط مغز دخیل هستند. در اینجا، نزدیکی مربع های روشن و تاریک و همچنین سایه های ملایم، مغز را فریب می دهد. در نتیجه مغز به اشتباه تفسیر میکند که این دو نقطه از لحاظ رنگ با یکدیگر متفاوتاند. اگر هنوز هم به یکسان بودن رنگ مربع ها شک دارید، در نرم افزار فتوشاپ یا هر نرم افزار ویرایش عکس مشخصات رنگی این دو نقطه را سرچ کنید.
خطای دید “پک من”
همانطور که در تصویر میبینید یک دایره سبز رنگ روی نقاط بنفش در حال حرکت است. اما واقعیت این است که این دایره سبز رنگ وجود ندارد. علاوه بر این، پس از خیره شدن به مرکز این تصویر به مدت ۲۰ ثانیه یا بیشتر، یک نقطه سبز رنگ در اطراف دایره میبینید یا یک نقطه سبز رنگ که به نظر می رسد نقاط سرخابی را پاک می کند. این تصویر به عنوان خطای دید “پک-من” شناخته می شود. این خطای دید زمانی که سیستم ادراکی ما سعی میکند تا شکاف ایجاد شده و فضای خالی را پر کند، رخ میدهد.
خطای دید “پوگندورف”
به تصویر سمت چپ نگاه کنید. به نظر شما خط آبی با خط سیاه در یک راستا هستند؟
در حقیقت همانطور که در تصویر سمت راست نشان داده شده، خط سیاه با خط قرمز در یک راستا هستند. خطای دید “پوگندورف” به نام فیزیکدان آلمانی به همین نام است. او اولین بار در سال ۱۸۶۰ این خطای دید را مطرح کرد. در واقع خطای دید “پوگندورف” به ما نشان میدهد که چگونه مغز ما عمق اشکال هندسی را درک میکند.
البته هنوز هیچ نظریه مشخص و دقیقی علت اصلی این خطای بینایی را توضیح نداده است. اما باور اغلب افراد بر این است که مغز ما تلاش میکند یه تصویر دو بعدی را با ویژگی های سه بعدی تفسیر کند.
مثلث کانیزسا
شما هم مثلث ایجاد شده را میبینید؟
این خطای دید اولین بار توسط یک روانشناس ایتالیایی مطرح شد. این تصویر نشان میدهد که چگونه مغز ما سعی میکند اشکال را بسته تفسیر کند. خیلی از خطاهای دید مبتنی بر این اصل هستند که مغز ما برای پر کردن شکاف و فاصله بین اشکال و خطوط، اجسامی را درک میکنند که حتی وجود ندارد. این اصی به اصل گشتالت معروف است.
به عبارت دیگر مثلث “کانیزسا” نمونه ای از این اصل است که ادراک بصری ما توسط تجربیات و الگوهای ذهنی شکل میگیرد.
خطای دید “راجر شپرد’
دو میزی که در بالا میبینید از نظر اندازه و شکل متفاوت اند؟ باورتان میشود که این دو میز دقیقا هم اندازه باشند؟
این خطای دید ساده و در عین حال شگفت انگیز، برای اولین بار توسط روانشناس آمریکایی “راجر شپرد” در سال ۱۹۹۰ مطرح شد. خطای دید راجر نشان میدهد که مغز ما نمیتواند از عکس های دو بعدی تفسیری سه بعدی بسازد و اندازه ها را به دلیل کوتاه شدن پرسپکتیو درک کند.
سه گانه غیرمکن
در این شکل غیر ممکن همانطور که میبینید انتهای شکل دو شاخه است و انتهای دیگر سه شاخه شده است. اما چگونه انتهای دو شاخه به سه شاخه تبدیل میشود؟
این خطای دید اولین بار روی جلد “مجله دیوانه” در سال ۱۹۶۵ با عنوان سه گانه عیر ممکن و یا چنگال غیر ممکن شناخته شد.