امروز میدانم که تلاش و استمرار مهم تر از هوش و استعداد است. ایمان دارم که مرگ زمان نا امیدی فرا میرسد نه کهولت یا سرطان. میدانم همه چیز از خودم آغاز میشود و با خودم تمام. نزدیک به شش سال از اولین تلاش هایم برای کشیدن این نقاشی ها میگذرد. چه اتفاق ها که نیافتاد و چه مشکلاتی که در راه نبود. چه الگوهایی که همه اجبار داشتند که موفقیتم را در گرو آنها بدانم. چه آدم ها که با اشتیاق و طمع آمدند. بعضی دستان کوچکشان زود پرشد و رفتند. بعضی هم دوست داشتند ناله هایشان را باورکنم و جا ماندنشان را گردن من بیاندازند. ولی همچنان من چشم به آسمان دارم و نه به دستان ناتوان.
این نقاشی های ساده نشانی از موفقیت نیست، بلکه بهانه ای برای مرور موفقیت است. چرا که یاد گرفتم موفقیت مسیر است و نه موقعیت!
شما چطور فکر میکنید؟