امروز مجله دانستنیها را وقتی که توی ایرانشهر مشغول پیدا کردن یک طلق شفاف قابل چاپ میگشتم (که البته شبیه به پیدا کردن شیر مرغ بود) خریدم. این گزارش ها و حرف ها قرار بود در شماره عید این مجله چاپ بشه. نکته جالب این گزارش برای خودم در این بود که بر خلاف تجربه این اتفاق در سال گذشته و مجله همشهری جوان نثر آن بیشتر شبیه به یک روایت بود. داشتم داستان خودم رو از زبان شخص دیگری میشنیدم.
در این شماره علاوه بر این گزارش سعی کردم در دو صفحه به معرفی تاریخچه صحیح از موضوع نقاشی سه بعدی بپردازم. همینطور آموزشی از نحوه طراحی یک کلمه که میتواند اسم باشد به صورت نقاشی سه بعدی همراه با تصاویر مراحل آن قرار دادم. چند نکته هم درباره تکنیک های عکاسی خطای دید نوشتم که معتقدم میتوان با استفاده از آنها عکس های خلاقانه و جذابی گرفت.
متن مصاحبه منتشر شده در مجله دانستنی ها:
salso نامی هنری برای مجموعه فعالیت های صالح سخندان است. اکثر ما در سایت های مختلف و در شبکه های اجتماعی تصاویری موسوم به نقاشی سه بعدی را دیده ایم. در این رابطه گفت و گویی با صالح سخندان از هنرمندان این حوزه انجام داده ایم که در زیر میخوانیم:
یک بیوگرافی و معرفی از خودتون برای مخاطبان داشته باشید.
سلام من صالح سخندان هستم. متولد ۱۳۶۹ الان حدود ۵،۶ سالی هست که روی موضوع خطای دید در حال مطالعه و بررسی هستم و اولین نمودش هم نقاشی های سه بعدی بوده که بیشتر مخاطبان با آن آشنا هستند.
آیا تحصیلاتتون در زمینه هنر است؟ و رشته دانشگاهی مرتبط با خطای دید وجود داره؟
حقیقتا تحصیلات مرتبطی در رابطه با خطای دید وجود نداره چون یک موضوع بین رشته ای است که ترکیبی از پزشکی، هنر، مهندسی و دیگر موضوعات مختلف است و همچین رشته دانشگاهی عملا در هیچ جای دنیا وجود ندارد. البته درسهایی در رابطه با خطای دید و بحث ادراک بصری وجود دارد ولی نه تنها سرفصل های مدون دانشگاهی بلکه کتابهای جامعی که به موضوع خطای دید پرداخته شده باشد هم وجود ندارد.
من از دانشگاه انصراف دادم، چون این موضوع هیچ ارتباطی با فعالیت هایی که از قبل انجام میدادم نداشت. در دانشگاه مهندسی برق قبول شدم. حدود دوسال تحصیلاتم رو ادامه دادم تا اینکه یک تصمیم بزرگ گرفتم و از دانشگاه انصراف دادم تا بتونم تمام وقتم رو صرف این موضوع کنم.
چقدر عجیب که معتقدید این یک موضوع بین رشته ای است و حتی اون رو به پزشکی هم مرتبط میدونید. چه ارتباطی بین تخصص شما و پزشکی وجود دارد؟
موضوع یا سرفصل خطای دید یک عبارت برای توضیح یک دسته از علوم است. که واقعیت اون علوم عملا شناخت سیستم ادراکی انسان از مرحله احساس کردن که میشه بینایی تا مرحله پردازش توسط مغز مورد بررسی قرار میگیرد. اگر ما سیستم فیزیولوژی و نحوه کارکرد مغز و سیستم بینایی رو بدونیم، شناخت خیلی بهتری میتونیم ازش داشته باشیم. بنابراین با موضوع پزشکی ارتباط مستقیم دارد. و البته واضح است که با مباحث هندسه، نور و فیزیک هم کاملا مرتبط است.
در مورد salso کمی برامون توضیح بدید که چی هست و چرا ازش استفاده میکنید؟
من این اسم رو بعنوان یک امضا انتخاب کردم که زیر آثاری که طراحی میکنم ازش استفاده کنم تا شناسنامه ای باشه که در داخل و یا خارج از ایران قابل شناسایی باشه.
اما در مورد نقاشی سه بعدی چطور؟ چی شد که وارد این حوزه شدید و چی شد که اولین نقاشی سه بعدی رو کشیدید؟ تا اونجایی که من میدونم، اولین نقاشی سه بعدی که در ایران کشیده شد توسط شما طراحی و اجرا شد.
نقاشی سه بعدی عملا اولین تجربه من در حوزه خطای دید نبود. من با یکسری تابلوهای خاص با طراحی دگرگون چند سطحی اولین کارم رو شروع کردم که خب هنوز هم جزو بهترین کارایی هست که انجام دادم.
نقاشی سه بعدی رو بعد از اون پروژه شروع کردم که در سال ۱۳۹۰، به پارک چیتگر تهران رفتیم و در مدت هفت ساعت و با استفاده از ذغال و گچ رنگی، اولین نقاشی سه بعدی رو در متراژ حدودا ۱۷ متر مربع کشیدم که خیلی هم تا به امروز دست به دست شد و احتمالا مخاطبان شما این نقاشی رو دیدند.
بجز نقاشی سه بعدی کار دیگه ای انجام میدید؟
همانطور که گفتیم خطای دید موضوع و سرفصل بزرگیست که اگر ما ادراک و سیستم بینایی انسان رو بشناسیم کارهای خیلی زیادی رو میتونیم انجام بدیم و نقاشی سه بعدی یک چشمه کوچیک از این علم هست. تا همین امروزی که من در خدمتتون هستم کارهای متعددی رو انجام دادیم که سهم قابل توجهیش اصلا نقاشی سه بعدی نبوده. یکی از کارهایی که موفق شدم در این مدت انجام بدم، کار کردن روی احجام غیرعادی است که میتونیم برداشت های مختلف دیداری نسبت به اون داشته باشیم. طراحی کردن بر اساس نور و سایه و حتی انتقال تکنیک های نقاشی سه بعدی بصورت دیجیتال که امکان چاپ کردن رو دارد که امروزه این نوع کارهای بنده معروف شده به استیکر سه بعدی.
با توجه به اینکه رشته دانشگاهی در این زمینه وجود ندارد. شما این علم رو از کجا بدست آوردید؟ آیا الگو خاصی داشتید؟ یا بهتر بگم کسی هست که مقلد کارهاش باشید؟
اگر راستش رو بخواهید قالب چیزهایی که در این مدت یاد گرفتم تجربی بوده و سعی کردم با آزمون و خطا این تکنیک ها رو بدست بیارم. در بین کسانی که دارند در رابطه با موضوعات خطای دید کار میکنند، من کورت وینر آلمانی رو خیلی قبول دارم و اون بخاطر نوع و نحوه انجام کارهایی است که انجام میده.
در ایران بجز شما هم کسی نقاشی سه بعدی میکشه؟
اون موقعی که من فعالیت خودم رو شروع کردم کسی رو نمیشناختم که اون روزها به این هنر مشغول باشه ولی با گذشت زمان و جذاب بودن این حوزه افراد دیگه ای هم تلاش کردند و شروع کردند به انجام این کارها. امروز که داریم باهم صحبت میکنیم فکر میکنم، دو سه نفری هستند که دارند تلاش میکنند این کار رو انجام بدن که من نمیخواهم قضاوتی در مورد خروجی آثار آنها داشته باشم و مردم با دیدن آثارشون متوجه کیفیت و نوع طراحی آنها خواهند شد.
ماندگاری این نقاشی های سه بعدی که روی زمین کشیده میشه چقدر است؟
در فرهنگ اصلی نقاشی های سه بعدی اینگونه بود که با استفاده از پاستل های گچی در خیابان کشیده می شدند و معروف به هنر خیابانی بودند. هدف این آثار بیشتر رساندن محتوا و اصل نیت اون هنرمنده و قرار نیست که خیلی روی زمین بمونند. مردم میان میبینند، باهاش عکس میگرند و از آن لذت میبرند و بعد نقاشی از بین میره مثل همون کاری که در پارک چیتگر و با استفاده گچ رنگی کشیدیم و بعد از یک روز هم بارون بارید و کل اثر پاک شد. چرا که در این آثار خود نقاشی حائز اهمیت نیست بلکه خروجی آن، مثل عکس هایی که ازش گرفته میشه اهمیت بالایی دارد.
با این حال بعضی از کسانی که به بنده سفارش میدن تا یک کاری رو بعنوان تبلیغات و یا زیباسازی انجام بدم دوست دارند که کارهاشون ماندگار باشه حتی برای چندین سال. با توجه به تجربه ای که در این سالها کسب کردم موفق شدم متریال، رنگ ها و تکنیک های مختلفی را استقاده کنم که ماندگاری این نقاشی ها را به ده ها سال هم افزایش بده.
چرا در ایران انقدر کم شاهد این نقاشی ها هستیم؟
حقیقتا این موضوع باید مشمول گذر زمان شود و این گذر زمان باعث می شه که این کارها بیشتر نمود پیدا کند. این موضوع دو جنبه دارد:
- اینکه هنرمندان برای امرار معاش نیاز به یک سفارش دهنده و یا اسپانسر دارند و کم اتفاق میفته که همینطور در خیابان شروع به کشیدن نقاشی کنند.
- در حال حاضر هم فکر میکنم تنها کسی که در ایران بصورت تمام وقت تمام زمانش رو صرف این موضوع میکنه بنده هستم و با آمدن دیگر هنرمندانی که من از حضورشون استقبال میکنم احتمالا شاهد افزایش این کارها در سطح شهر هستیم.
کشیدن نقاشی سه بعدی معمولا چقدر ازت زمان میگیره؟
یک موضوعی که در مورد نقاشی سه بعدی و تکنیک انجام اون کار توسط خودم لازمه که عرض کنم این هست که من نقاشی های سه بعدی رو برخلاف خیلی از کسانی که کار نقاشی سه بعدی میکنند میکشم، یک تکنیک منحصربفرد دارم که بهش میگم در لحظه نقاشی کشیدن یا بداهه کشیدن و در این روش با زمین مثل یک بوم نقاشی برخورد میکنم و ایده بدون طرح اولیه میتونه رو زمین نقش ببنده بنابراین با توجه به اینکه چه رنگی رو انتخاب میکنم و چقدر کارکردن با اون رنگ سخته ممکنه که یک نقاشی ۱۰ متری در مرحله اجرا یک روز بیشتر از من زمان نگیره ، البته چندین مدت طول کشیده تا به این تکنیک برای اجرا برسم و بتونم چنین کاری انجام بدم.
استقبال مردم از این هنر چگونه است؟
این موضوع رو به سادگی میتونیم از دست به دست شدن عکس های نقاشی های سه بعدی متوجه بشیم. خودم هم چندین بار در خیابان انجام دادم و عکس العمل مردم رو دیدم، متوجه شدم که یک کار جدید، یک اثر هنری که میتونن باهاش ارتباط برقرار کنند به شدت براشون جذاب و خاطره ساز است چون تا پیش از این آثار هنری تنها حاوی انتقال اطلاعات به طور یک سویه و یک طرفه بوده است. نقاشی های سه بعدی بر خلاف دیگر آثار امکان انتقال اطلاعات و ارتباط با مخاطب را دارد.
اینطور که از صحبت های شما متوجه شدیم این هنر منبع در آمد شماست. درسته؟
هانطور که گفتم تمام زمان من رو کارهای خطای دید و موضوعات مرتبط با اون گرفته و من تمام وقتم رو صرف خطای دید میکنم و تمام تلاش و علاقه من این است که این اتفاق بیفته و کسب و کاری که فکر میکنم بر اساس خطای دید میتونم داشته باشم رو به رونق برسونم.
با توجه به صحبت هایی که کردید مشتری های این کارهای خاص که بهش میگید خطای دید چه کسانی هستند؟
تا امروز که در خدمت شما هستم بیشتر کسانی که تمایل به استفاده از این تکنیک ها داشتند بیشتر به دنبال کاربرد تبلیغاتی اون بودند. یعنی برای سازمان ها و شرکت های مختلفی که میخواستند یک کمپین تبلیغاتی ویژه داشته باشند و اطلاع رسانی بکنند یا یک سبک خاص تبلیغاتی داشته باشند. هنوز بعد از گذشت دو سه سال که من تصمیم گرفتم با سازمان های دولتی کار نکنم، شخص خاصی تماس نگرفته که از من بخواد به خیابون ها برگردم و کارهایی رو انجام بدم که فقط مردم از دیدنشون لذت ببرند. متاسفانه این اتفاق نیفتاده و امیدوارم با حل شدن مشکلاتی که من پیش از این داشتم این اتفاق بیفته.
دلیل خاصی داشت که با سازمان های دولتی کار نمیکنی؟
باید بگم با نیومدن فرهنگ استفاده از این تکنیک های هنری، مثل سایر تکنولوژی هایی که ما مبدع اون نبودیم، فرهنگ نوع استفاده و بهره برداریش رو دوسدارند که سلیقه ای بکنند و اونطور که خودشون علاقه مندند انجام بدن، ولی درصورت انجام اون کار تمام محتوا و کارکردش از بین خواهد رفت. در کنار این موضوع نوع کار کردن با سازمان های دولتی سختی های خودش رو داره که فکر میکنم مخاطبان این موضوع رو میدونند.
بیشتربه حوزه دکوراسیون علاقه مندی یا تبلیغات ؟
هر دو حوزه موضوعات جذابی دارند که اگر اون شخص سفارش دهنده یا مصرف کننده بتونه اعتماد کنه به کارهایی که انجام میدیم، میتونیم که کارهای خلاقانه و بشدت جذابی رو داشته باشیم. این موضوع من رو یاد این میندازه که تا حالا بیش از دوبار کاری رو تکرار نکردم و کارهام هیچکدوم تکراری نبودند. این موضوع یعنی خلاقیت در کارهام که بشدت مورد علاقه خودم است و سعیم در این است که در تمام کارهام خلاقانه رفتار کنم و هر روز چیزهای جدید یاد میگیرم و تجربه میکنم.
نتیجه کار برای سفارش دهنده ها جذاب است؟
این سوال رو میتونم با مقدمه تعریف کنم، از این جهت که روزهای اولی که این کار رو میکردم و تحویل میدادم، مشکل این رو داشتم که سفارش دهنده ها اونقدر رضایت نداشتن و فکر میکردند که کار، اون چیزی که میخواستند نیست. این موضوع به این دلیل بود که تنها عکس ها و خروجی اون کارها رو قبلا دیده بودند، بنابراین یک پیش داوری داشتند و از نحوه بهره برداریش اطلاعاتی نداشتند. از زمانی که من سعی کردم در زمینه تولید محتوا در مورد نحوه استفاده از این کارها زمان صرف کنم و آموزش و انتشار بدم این اطلاعات رو، این مشکل به شدت حل شد و کسانی که این موضع رو سفارش میدادند و مصرف میکردند، بشدت ازش لذت ببرند و رضایتشون به حدی بود که دوست داشتند بارها و بارها از این تکنیک استفاده بکنند.
این هنر رو آموزش میدید؟
من هیچ مشکلی با انتقال دادن دانش و تجربم به کسانی که دوست دارند این هنر رو یاد بگیرند ندارم و حتی علاقه مندم که افراد دیگری هم بیایند و شروع به فعالیت کنند. چون نبودن کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند باعث رخوت و جلوگیری از پیشرفت من می شود.
بعنوان آخرین سوال، آرزو و هدفت چیه؟
امیدوارم که به نقطه ای برسیم که این حوزه، یکی از حوزه های مقدم و پیشرو توسط یک هنرمند ایرانی باشد و ما فرهنگش رو بسازیم، نه اینکه اون رو وارد کنیم.
آرزوی موفقیت دارم براتون آقای خطای دید